بزرگداشت اسلام شناس و شرق شناس شهیر آلمانی «آنه ماری شیمل» روز سه شنبه 27 اکتبر 2020 برابر 6 آبان ماه 1399 از سوی انستیتو فرهنگی حافظ با حضور جمعی از علاقمندان آلمانی در خانه فرهنگ «Schwartzsche-Villa» در برلین برگزار گردید.
در این نشست “دکتر توماس اٌگر”[1] ایران شناس و اسلام شناسی آلمانی به همراه “پروفسور اٌودو اشتاین باخ[2]” شرق شناس مشهور آلمانی سخنرانان اصلی این برنامه بودند که پیرامون شخصیت و آثار آنهماری شیمل، شرقشناس پرآوازه آلمانی که تمامی عمر خود را صرف نزدیک کردن فرهنگهای شرق و غرب به یکدیگر نموده بود، سخنرانی نمودند.
“توماس اُگر” در این نشست نخست به شرح زندگی این فرزانه آلمانی پرداخت و از شمار زیادی از آثار آنهماری شیمل که گذشته از زبانهای اروپائی به زبانهای عربی، فارسی، ترکی و اردو نیز احاطه کامل داشته است، یاد گرد.
وی سپس به تحقیقات چهل ساله آنه ماری شیمل در اندیشهها و اشعار مولانا جلالالدین بلخی پرداخت که حاصل آن چندین کتاب بود. وی سپس به قرائت اشعاری از کتاب «فیه ما فیه» که از آثار منثور مولانا به شمار میآید، همراه با غزلها و بخشی از مثنوی پرداخت که در گذشته توسط آنه ماری شیمل به آلمانی ترجمه شده بود.
اجرای قطعاتی از موسیقی سنتی ایران با سنتور در دستگاه افشاری توسط دکتر توماس اُگر ادامه بخش این برنامه بود.
این ایران شناس آلمانی سپس به بیان خاطرات اولین دیدار خود با این بانوی شرقشناس در شهر بن پرداخت که به همراه دوست صمیمی خانم شیمل، پروفسور شمس انوری به دیدارش رفته بودند.
در ادامه این برنامه “پروفسور اٌودو اشتاین باخ” شرق شناس معروف آلمانی سخنران این نشست بود. وی در بخشی از سخنان خود اظهار داشت: تردیدی نیست که این بانوی شرقشناس، زندگی بس پرباری میان دو جهان مشرق و مغرب پشت سر گذاشته است.
آنهماری شیمل که از سال ۱۹۸۰ ریاست انجمن بینالمللی تاریخ ادیان را برعهده داشت، در سال ۱۹۹۵ به پاس خدماتش، شناخت و درک وی از اسلام و تعامل فرهنگی سازنده جایزه صلح ناشران آلمان را از رومان هرتسوگ[3]، رئیسجمهور وقت آلمان دریافت نمود. این رویداد به دلیل اظهارات آنه ماری شیمل به کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی بحثهای فراوانی را در رسانه های مختلف آلمان به دنبال داشت.
پروفسور اشتاین در این خصوص به سخنان رومان هرتسوگ، رئیس جمهور وقت آلمان در مراسم اهدای جایزه صلح ناشران به آنه ماری شیمل اشاره نمود و گفت:
برخی شواهد نشان می دهد که “مبارزه تمدن ها” در واقع “مبارزه بنیادگرایی های سیاسی” است که اکثریت میانه رو مردم هیچ علاقه ای به آن ندارند. سوال این است که آیا در این برهه از زمان، به عنوان یک استراتژی صلح عقلانی، یک همکاری بین فرهنگی مبتنی بر روشنگری میان “جویندگان تمدن آشتی” با “نقاشان تصاویر دشمن” قابل تصور است؟
اگر با هم صحبت و تعامل نداشته باشیم، از همدیگر چیزی نخواهیم دانست و در طولانی مدت نمی توانیم با هم زندگی کنیم. در رابطه با اسلام، آنه ماری شیمل راه را برای ما هموار كرد و در رابطه با فرهنگ های دیگر به ما نشان داد كه چگونه می توان چنین مسیرهایی را بنا نمود.
ممکن است من دورنمایی را تصور کنم که تحقق پیدا نکند، یا حداقل قبل از زندگی ما محقق نشود. اما وحشت از جنگ فرهنگ ها ما را منع می کند که به هیچ وجه تلاش نکنیم.
برای این نوع گفتگو ها و تعاملات نیازمند به افرادی هستیم که آگاهی کامل از این فرهنگ ها داشته باشند و بتوانند اطلاع رسانی کنند. در این صورت ما قادر به تفکر در مفاهیم دنیای بیگانه آنها هستیم و می توانیم آنچه را که از این طریق آموخته ایم، منتقل کنیم و از این طریق پل های اعتماد ایجاد شود.
گفتنی است آنه ماری شیمل در واپسین سالهای عمرش در تلاش بود که نشان دهد، اسلام واقعی، اسلام صلح است، نه آنچه که بنیادگرایان و افراط گرایان مسلمان عرضه میکنند.
وی پیش از فوتش در گفتوگویی دراین باره گفته بود: «افراطیون اسلامی، در جهان اسلام گروه کوچک و درعین حال فعالی هستند که باورهایشان از مسائل سیاسی و اعتراضات اجتماعی تغذیه میشود. این اقلیت گفتههایی از قران و احادیث را برای پیشبرد اهداف سیاسی خود به کار میبرند. در میان دوستان مسلمان من کسی نیست که شعارهایی از این دست را بپذیرد. متاسفانه ما در این سالها شاهد استفاده روزافزون از ادیان به عنوان ابزاری سیاسی بودهایم. این مسئله حتی گریبان ادیانی چون هندوئیسم و بودیسم را هم گرفته است. در واقع قدرتطلبیهای دینی و سیاسی دست به دست انگیزههای اقتصادی و اجتماعی دادهاند و ترکیبی انفجاری پدید آوردهاند. آنچه مرا دردمند و نگران میکند، پشت کردن به اصول مذهبی و روحانی است و چشم پوشیدن از جستجوی زیبائی و معنویت در دین است.»
[1] Dr. Thomas Ogger
[2] Prof. Dr. Udo Steinbach
[3] Roman Herzog